آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

ملزم کردن به انگلیسی

معنی‌ها

bind, compel, hold, obligate, oblige, require

bind

compel

hold

obligate

oblige

require

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

مجازی constrain

constrain

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ملزم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ملزم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ملزم کردن

لغات نزدیک ملزم کردن

پیشنهاد بهبود معانی