آخرین به‌روزرسانی:

ملکی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / melki /

proprietary, agrarian, real estate

مربوط به ملک

واسطه‌ی معاملات ملکی

real estate broker

بنگاه معاملات ملکی

a real estate company

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دلال معاملات ملکی

a real estate agent

اسم
فونتیک فارسی / melki /

possessive, genitive

(دستور زبان) نشان‌دهنده‌ی مالکیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

حالت ملکی، وجه ملکی

the possessive case

ضمیر ملکی

possessive pronoun

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ملکی

  1. مترادف:
    پای‌پوش کفش گیوه پاپوش

ارجاع به لغت ملکی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ملکی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ملکی

لغات نزدیک ملکی

پیشنهاد بهبود معانی