glaze, bead, ball, chip, a die, pellet, nut, globule, spherule
او گردنبندی از مهرههای رنگارنگ به گردن داشت.
She wore a necklace made of colorful beads.
کودکان از ساخت کاردستی با مهرههای رنگارنگ لذت میبردند.
The children enjoyed making crafts with colorful balls.
pin
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او در دور اول تمام مهرهها را انداخت.
He knocked down all the pins in the first round.
صدای افتادن مهرهها برای او مانند موسیقی بود.
The sound of the pins falling was music to his ears.
کالبدشناسی vertebra
هر مهره نقش مهمی در پشتیبانی از بدن دارد.
Each vertebra plays a crucial role in supporting the body.
زائدهی عرضی برآمدگی استخوانی کوچکی در کنار هر مهره است.
The transverse process is a small bony projection on the side of each vertebra.
مکانیک nut
مهره را با آچار سفت کن.
Tighten the nut with a wrench.
پیچ و مهره
nut and bolt
کلمهی «مهره» در زبان انگلیسی به pawn (در بازی شطرنج)، vertebra (در بدن انسان یا حیوانات) و bead (در معنای دانه یا مهرهی گردنبند و...) ترجمه میشود، که بسته به زمینهی کاربرد، هر یک میتواند معادل مناسبی باشد.
در معنای اول، «مهره» به قطعهای کوچک در بازی شطرنج یا دیگر بازیهای تختهای گفته میشود که نقشها و حرکتهای خاصی دارد. مهرهها در شطرنج شامل انواعی مانند شاه، وزیر، رخ، اسب، فیل و پیاده (که در انگلیسی pawn نامیده میشود) هستند. این مهرهها به صورت استراتژیک حرکت میکنند و کنترل صفحهی بازی را در اختیار بازیکن قرار میدهند. به عنوان مثال، مهرهی پیاده (pawn) در بازی شطرنج معمولاً کمارزشترین قطعه است اما با رسیدن به ردیف مقابل میتواند به یک مهرهی قویتر تبدیل شود.
در معنای دوم، «مهره» به استخوانهای ستون فقرات گفته میشود که به صورت زنجیرهای پشت سر هم قرار گرفته و از نخاع محافظت میکنند. این مهرهها ساختار اصلی اسکلت بدن انسان و بسیاری از حیوانات مهرهدار را تشکیل میدهند. هر مهره دارای بخشهای مختلفی است که به اتصال به مهرههای مجاور و حفظ حرکت انعطافپذیر ستون فقرات کمک میکند. آسیب دیدن مهرهها میتواند منجر به مشکلات جدی در حرکت و عملکرد بدن شود.
از طرف دیگر، «مهره» در معنای دانه یا قطعهی کوچک تزئینی، مانند مهرههای تسبیح یا گردنبند نیز به کار میرود. این مهرهها معمولاً از مواد مختلفی مانند چوب، سنگ، شیشه یا پلاستیک ساخته میشوند و در هنرهای دستی و زیورآلات کاربرد فراوان دارند.
در زبان محاورهای فارسی، «مهره» گاهی به فردی با نقش کلیدی یا تأثیرگذار در یک گروه یا سازمان اشاره دارد. به طور مثال، میگویند «او مهرهی اصلی تیم است» که نشاندهندهی اهمیت و جایگاه ویژهی آن فرد در گروه است. این کاربرد استعاری بیانگر نقشی است که فرد در پیشبرد اهداف و موفقیت گروه ایفا میکند.
مفهوم «مهره» به دلیل کاربردهای متنوع و گستردهاش، در زمینههای مختلف علمی، فرهنگی، هنری و اجتماعی اهمیت ویژهای دارد. این واژه نه تنها بیانگر اشیاء فیزیکی است، بلکه میتواند مفاهیمی مانند قدرت، تأثیرگذاری و نقشآفرینی را نیز به تصویر بکشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مهره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهره