permanent, stable, constant, lasting, undying, enduring, persistent, abiding, survivable, inalterable, resistant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رشتههای دوستی پایدار که دو ملت ما را پیوند میدهد.
The enduring bonds of friendship between our two nations.
افتخار پایدار
lasting glory
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پایدار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پایدار