آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴

    کره به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / kare /

    butter, shortening, butry-

    butter

    shortening

    butry-

    کره, butter, shortening, butry-
    ماده‌ی چرب از فرآورده‌های شیر

    کودک کره و عسل را به صورت خود مالیده بود.

    The child had besmeared his face with butter and honey.

    کره کمک می‌کند که بافت کیک نرم و لطیف باشد.

    Shortening helps make the cake crumb tender and soft.

    اسم
    فونتیک فارسی / kore /

    هندسه sphere, spheroid, globe, ball, spherule, globoid, spheri-, spherico

    sphere

    spheroid

    globe

    ball

    spherule

    globoid

    spheri-

    spherico

    شکل هندسی دایره

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    او یک کره شیشه‌ای را که نور خورشید را منعکس می‌کرد، در دست داشت.

    She held a glass ball that reflected the sunlight.

    مجسمه به شکل کره‌ای صاف ساخته شده بود.

    The sculpture was shaped like a smooth spheroid.

    اسم
    فونتیک فارسی / kore /

    planet, sphere, orb, moon, heavenly body, celestial body

    planet

    sphere

    orb

    moon

    heavenly body

    celestial body

    جرم آسمانی

    زمین سومین کره از خورشید است.

    Earth is the third planet from the sun.

    کره‌ی نورانی به‌آرامی در آسمان تاریک حرکت می‌کرد.

    The glowing orb floated silently in the dark sky.

    اسم خاص
    فونتیک فارسی / kare /

    کشور Korea

    Korea

    کشوری تقسیم‌شده به دو کشور در خاور دور

    این ساعت در کره ساخته شده است.

    This watch was made in Korea.

    در جنگ کره درگیر بود.

    He saw action in Korea.

    اسم
    فونتیک فارسی / karre /

    time

    time

    دفعه

    او دیروز سه کره به من زنگ زد.

    She called me three times yesterday.

    چند کره از این موزه بازدید کرده‌ای؟

    How many times have you visited this museum?

    اسم
    فونتیک فارسی / korre /

    جانورشناسی young (of certain animals), offspring, youngling, yearling, colt, foal, filly, pony, weanling

    young

    offspring

    youngling

    yearling

    colt

    foal

    filly

    pony

    weanling

    بچه‌ی برخی از چهارپایان

    کره‌های اسب امسال بهار سالم به دنیا آمدند.

    Offspring of the horse were born healthy this spring.

    کره هنگام تلاش برای اولین بار راه رفتن، زمین خورد.

    The youngling stumbled as it tried to walk for the first time.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کره

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    چربی روغن
    مترادف:
    پینه
    مترادف:
    چرک ریم وسخ
    مترادف:
    اجبار کراهت گوی نفرت
    مترادف:
    بچه نوزاد

    سوال‌های رایج کره

    کره به انگلیسی چی می‌شه؟ (جغرافیا)

    کره در زبان انگلیسی به Korea ترجمه می‌شود.

    کره، در جغرافیای سیاسی معاصر، به شبه‌جزیره‌ای در شرق آسیا اطلاق می‌شود که در حال حاضر به دو کشور مستقل تقسیم شده است: جمهوری کره (South Korea) و جمهوری دموکراتیک خلق کره (North Korea). این تقسیم سیاسی نتیجه‌ی جنگ جهانی دوم و تحولات پس از آن، به‌ویژه جنگ کره در دهه‌ی ۱۹۵۰ است که منجر به جدایی دائمی شمال و جنوب این شبه‌جزیره شد. اگرچه از نظر تاریخی، فرهنگی و زبانی ریشه‌ی مشترکی دارند، اما مسیرهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این دو کشور به‌شدت از یکدیگر فاصله گرفته‌اند.

    کره‌ی جنوبی، با پایتختی سئول، یکی از موفق‌ترین اقتصادهای نوظهور جهان در نیم‌قرن اخیر به‌شمار می‌آید. این کشور با تمرکز بر فناوری‌های پیشرفته، صنعت الکترونیک، خودروسازی و فرهنگ عامه (موسوم به K-Culture) توانسته است جایگاه خود را در عرصه‌ی بین‌المللی تثبیت کند. پدیده‌هایی چون موسیقی K-pop، سریال‌های تلویزیونی کره‌ای (K-dramas)، و غذاهایی مانند کیمچی و باربیکیو کره‌ای، نقش مهمی در گسترش قدرت نرم این کشور در سطح جهانی داشته‌اند. کره‌ی جنوبی همچنین در حوزه‌ی آموزش، پزشکی، و نوآوری دیجیتال نیز پیشگام است.

    در مقابل، کره‌ی شمالی، با پایتختی پیونگ‌یانگ، کشوری با نظام سیاسی کمونیستی و حکومت متمرکز تک‌حزبی است که بیش از هفت دهه تحت رهبری خاندان کیم اداره شده است. این کشور به‌دلیل سیاست‌های بسته، کنترل شدید اطلاعات، و برنامه‌های هسته‌ای خود، در مرکز توجهات سیاسی بین‌المللی قرار دارد.

    از لحاظ تاریخی، کره پیش از تقسیم، دارای تمدنی کهن و یکپارچه بود. سلسله‌هایی چون گوگوریو، شیلا، باکجه و جوسئون، هرکدام نقش مهمی در شکل‌گیری هویت فرهنگی کره داشتند. خط کره‌ای (هانگول)، معماری سنتی، هنر چای‌نوشی، لباس‌های سنتی مانند هانبوک، و آئین‌های کنفوسیوسی و بودایی، عناصر اصلی میراث مشترک این ملت را تشکیل می‌دهند. امروزه، هر دو کشور با وجود اختلافات عمیق، همچنان در بسیاری از جنبه‌های فرهنگی و زبانی مشابه‌اند و موضوع اتحاد مجدد، یکی از بحث‌برانگیزترین مسائل میان آن‌هاست.

    کره همچنین به‌عنوان یکی از بازیگران مهم در عرصه‌ی دیپلماسی شرق آسیا مطرح است. دو کشور کره‌ی جنوبی و کره‌ی شمالی، در کنار چین، ژاپن و آمریکا، بخشی از معادلات راهبردی شرق آسیا را تشکیل می‌دهند.

    کره به انگلیسی چی می‌شه؟ (لبنیات)

    کلمه‌ی «کره» در زبان انگلیسی به butter ترجمه می‌شود.

    کره یکی از محصولات لبنی پرکاربرد و با قدمتی طولانی در رژیم‌های غذایی بشر است. این ماده از چربی شیر، عمدتاً شیر گاو، به‌دست می‌آید و به واسطه‌ی بافت نرم، طعم خوشایند و ویژگی‌های فیزیکی منحصر‌به‌فرد، جایگاه ویژه‌ای در آشپزی، قنادی، و صنایع غذایی دارد. کره در گذشته عمدتاً به روش‌های سنتی و از خامه‌ی زده‌شده‌ی شیر تولید می‌شد، اما امروزه فرآیند تولید آن در کارخانه‌ها با استفاده از تجهیزات صنعتی و استانداردهای بهداشتی دقیق انجام می‌پذیرد.

    از نظر تغذیه‌ای، کره منبع غنی‌ای از چربی‌های اشباع‌شده، ویتامین‌های محلول در چربی مانند ویتامین A، D، E و K، و نیز مقادیر اندکی از کلسیم و فسفر است. البته به دلیل محتوای بالای چربی، به‌ویژه چربی اشباع، مصرف کره باید با اعتدال و در چارچوب یک رژیم متعادل صورت گیرد. برخی مطالعات جدید نشان داده‌اند که برخلاف باورهای پیشین، مصرف متعادل کره ممکن است در برخی موارد برای سلامت قلب بی‌ضرر و حتی مفید باشد، به‌ویژه اگر جایگزین چربی‌های ترانس و مصنوعی شود.

    کره در هنر آشپزی جایگاهی بی‌بدیل دارد. از پخت کیک‌ها و شیرینی‌ها گرفته تا تهیه‌ی سس‌های غلیظ، سرخ‌کردن، و حتی طعم‌دهی نهایی غذا، کره نقش کلیدی ایفا می‌کند. عطر و طعم خاص آن که در اثر ترکیب چربی، آب و اندکی پروتئین حاصل می‌شود، به غذا حالتی خوش‌بو و خوش‌طعم می‌بخشد که با دیگر چربی‌ها، مانند روغن‌های گیاهی، قابل مقایسه نیست. در بسیاری از غذاهای کلاسیک فرانسوی، کره به‌عنوان پایه‌ی اصلی طعم‌دهی شناخته می‌شود.

    انواع مختلفی از کره در بازار موجود است، از جمله کره‌ی نمک‌دار، کره‌ی بدون نمک، کره‌ی گیاهی (که در اصل مارگارین یا کره‌ی غیرحیوانی است) و کره‌ی سنتی که از شیر کامل و بدون افزودنی تهیه می‌شود. همچنین، در برخی فرهنگ‌ها کره‌ی تهیه‌شده از شیر بز یا گوسفند نیز مصرف می‌شود. کره‌ی شفاف‌شده در آشپزی هندی و سنتی ایرانی رایج است و به دلیل حذف بخش آب و پروتئین، ماندگاری بالاتری دارد.

    فراتر از کاربرد خوراکی، کره در برخی سنت‌ها و آیین‌ها نیز حضور دارد. در فرهنگ بودایی تبتی، کره‌ی حیوانی برای ساختن چراغ‌های مذهبی و حتی مجسمه‌های تزئینی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادبیات و زبان نیز گاهی از کره به عنوان استعاره‌ای برای لطافت، نرمی یا تجمل استفاده می‌شود. این نشان می‌دهد که کره نه‌فقط یک ماده‌ی غذایی، بلکه مفهومی فرهنگی نیز هست که در زبان و ذهن بشر ریشه دارد.

    ارجاع به لغت کره

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کره

    لغات نزدیک کره

    • - کرویز گر
    • - کرویزی
    • - کره
    • - کره آب شده
    • - کره ارض
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.