لغات تخصصی حقوق در انگلیسی
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۲
تاریخ بهروزرسانی: ۲۱ مهر ۱۴۰۳
لغت | معنی | |
---|---|---|
لیست لغات پایه (در ادامهی لیست لغات پیشرفته قابل مشاهده است) | ||
غصب یا تصرف عدوانی، بهزورتصرف کردن | ||
معاونت کردن (درجرم) | ||
بیچونوچرا، بیقیدوشرط، قاطع، قطعی، غیرمقید، غیر مشروط، آزاد از قیود فکری، بیشبهه | ||
غیرواقعی، غیر قابل لمس، عاری از کیفیات واقعی، معنوی | ||
دسترسی یا مجال مقاربت | ||
شریک(جرم) ،همدست | ||
همدست، شریک یا معاون جرم | ||
مصالحه، پیمان، قرار، پیمان غیررسمی بینالمللی | ||
اتهامی | ||
(در دادگاه) متهم | ||
روسفید کردن، برطرف کردن،اداکردن، از عهده برآمدن، انجام وظیفه کردن، پرداختن و تسویه کردن (وام و ادعا)، برائت (ذمه) کردن | ||
تبرئه واریز، برائت ذمه، رو سفیدی | ||
مصوبه، تصویب نامه، فرمان قانون، امرمسلّم، حکم دادگاه، رأی مجلس شورا، متن قانون، حکم، لایحه، سند، پیمان، رساله، اعلامیه | ||
اقامه دعوا، جریان حقوقی | ||
قبول به فرزندی، فرزندخواندگی | ||
زنا (محصن یا محصنه) | ||
سهمالارثی که در زمان حیات پدر به فرزندان میدهند، | ||
ترافعی، اتهامی (در آن دو مدافع، نظریه یا دیدگاه حزب خود را در برابر یک فرد بیطرف ارائه میدهند.) | ||
غیبت هنگام وقوع جرم، بهانه، عذر | ||
اصلاح، تصحیح، پیشنهاد اصلاحی نماینده مجلس نسبت به لایحه یا طرح قانونی | ||
استیناف، فرجام، فرجامخواهی | ||
استینافدهنده، تهمتزننده (بهکسی)، پژوهشخواه، فرجامخواه | ||
مستأنفعلیه، کسی که علیه او پژوهشخواهی داده شده است. | ||
تکلیف (ملک و غیره را) معلوم کردن | ||
شروع به جرم، تجری | ||
ملغی کردن، موقوف کردن، از اعتبار ساقط کردن، الغاء کردن | ||
وثیقه، قرار وثیقه | ||
رد دعوی، شکست دادخواهی، علت رد شدن یا شکست دعوی، از بین رفتن (ادعا) | ||
ضرب و جرح وارد کردن | ||
ضرب و جرح | ||
ذینفع، ذیحق، بهرهور، وارث، شخص تحت پوشش | ||
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع آمریکایی، قانون اساسی آمریکا | ||
تضمیننامه یا تعهدنامه دائر به پرداخت وجه | ||
متهم کردن، اتهام وارد کردن (به جرم) | ||
خیانت در امانت |
لغت | معنی | |
---|---|---|
لیست لغات پایه (در ادامهی لیست لغات پیشرفته قابل مشاهده است) | ||
قانونشکنیکردن، زیرپا گذاشتن قانون، تخلفکردن، نقض قانونکردن | ||
ورود غیرقانونی، ورود از راه شکستن در و غیره یا باز کردن قفل یا چفت بهمنظور ارتکاب جرم (breaking and entry هم میگویند) | ||
خلاصه پرونده، خلاصه دعوی | ||
اقامهی دعوا کردن، به دادگاه شکایت کردن، شاکی شدن | ||
دزد، سارق | ||
فسخ کردن، الغا کردن (قرارداد و غیره) | ||
صلاحیت، اختیار | ||
مستوجب مرگ، مستحق مرگ (جنایت) | ||
قانون بدعتی و عرفی، قانون موضوعه (که استوار است بر احکام پیشین دادگاهها و سنتهای حقوقی) (مقایسه شود با قانون مدون: statute law) | ||
مرافعه، موضوع منازع فیه | ||
علت دعوی، پیشآور دادخواهی، انگیزان شکایت رسمی | ||
رد کردن عضو ژوری | ||
(chambers) دفتر (قاضی و غیره) | ||
تغییر محل دادگاه | ||
حوزه قضایی یک قاضی | ||
دادگاه سیار، دادگاه منطقهای، دادگاه استیناف | ||
دادگاه پژوهشی، دادگاه استیناف | ||
شواهد فرعی، اماره، امارهی اتفاقی | ||
احضاریه | ||
قانون مدون (در مقابل قانون عرف: common law که در کشورهای انگلوساکسون بیشتر مورد استفاده است) | ||
حقوق و آزادیهای فردی (آزادی بیان و خورد و خوراک و سفر و تجمع و تشکل و غیره) | ||
حقوقی که طبق الحاقیههای سیزدهم و پانزدهم و نوزدهم قانون اساسی به همهی شهروندان آمریکا داده شده (حق رای و برابری در مقابل قانون و غیره) | ||
دعوی حقوقی و دادخواهی که نتیجهی آن متوجه دستهی بهخصوصی از مردم میشود، دادخواهی سنخی | ||
موکل | ||
شریک مدعیعلیه، همخوانده | ||
تخفیف جرم | ||
نظر کتبی یک یا چند قاضی که با مصوبهی اکثریت قضات دادگاه عالی مطابقت دارد؛ ولی بر پایهی دلایل و استدلالهای دیگری استوار است | ||
محکوم کردن، مجرم شناختن | ||
محکومیت | ||
مبنی بر رضایت طرفین، رضایتی | ||
اساسی | ||
به تعویق انداختن | ||
به ناحق از مال دیگری استفاده بردن، تصرف غیرقانونی کردن، (به ویژه هنگام اجرای وصیتنامه) ملک را تبدیل به مال منقول کردن (یا بالعکس) | ||
محکوم کردن، محکوم شناختن، گناهکار شناختن، مجرم شناختن | ||
وکیل، وکیلمدافع |
لغات و اصطلاحات مربوط به حقوق
در این پست قصد داریم لغات و اصطلاحات مربوط به رشته حقوق را در اختیار شما قرار دهیم. تمامی این لغات از بانک اطلاعاتی جامع فست دیکشنری جمع آوری شدهاند تا دانشجویان، اساتید و علاقه مندان رشتهی حقوق بتوانند از اینها به راحتی استفاده کنند. یکی از مهمترین مزیتهای این دستهبندی به روز شدن مداوم بانک اطلاعاتی فست دیکشنری است. تیم ویراستاری فست دیکشنری به صورت روزانه در حال فعالیت برای بهبود بانک اطلاعاتی است. لغات و اصطلاحات مربوط به حقوق بررسی شده و در معانی که مربوط به موضوع است لیبل گذاری شده است.
دیکشنری تخصصی حقوق
در جمع آوری این مقاله سعی شده از هر لغت معانی که ارتباطی با رشتهی حقوق دارد را در دستهی لغات و اصطلاحات حقوق بیاوریم. به طور کلی لغاتی که در این دسته بندی تا امروز جمع آوری شده بیش از پانصد لغت که به شکل ماهانه در حال افزایش است. در صورتی که لغت یا اصطلاحی مرتبط با حقوق در این دسته بندی وجود نداشت میتوانید در بخش صفحهی همان لغت در قسمت پیشنهاد و بهبود معانی به تیم ویراستاران ما اطلاع دهید.
غیرفعال کردن تبلیغات در اپلیکیشنهای Fast Dictionary
بسیاری از کاربران از نمایش تبلیغات در زمان استفاده از اپلیکیشنهای ما شکایت می کنند! توجه داشته باشید که نگهداری وبسایت، اپلیکیشنها و بهبود مستمر دیکشنری برای ما هزینهبر خواهد بود. همچنین قوانین استورهای رسمی مانند گوگل پلی و اپاستور این تبلیغات گاها آزار دهنده را ایجاد میکند. اما شما می توانید این تبلیغات را به راحتی و برای همیشه روی حساب کاربری خود حذف کنید. به لینک زیر مراجعه و تبلیغات را برای همیشه حذف کنید.
بازگشت به وبلاگمطالب دیگر بخش «واژههای دستهبندی شده»:
نظرات
واقعا دمتون گرم من به همه این اپ رو پیشنهاد میکنم
سلام و عرض ادب/ عالی
خیلی خوشحال شدم لغات تخصصی حقوق دیدم ممنونم
واقعا عالی هست دمتون گرم من که خیلی استفاده کردم
واقعا بنازم به این حرکت
چون کلمات حقوقی وقتی قراره به فارسی ترجمه شن باید مخصوص و اصطلاحی باشن
و این کار بهترین کاریه فست دیکشنری میتونست انجام بده
تشکر از لطف تان موفق باشید
سلام و عرض خسته نباشید به تیم پرتلاشتون
خداقوت ، واقعا بابت این برنامه ی عالی تشکر میکنم
امیدوارم همیشه همینطوری پرتلاش و رو به جلو باشین ❤️
واقعا عالی هستید چندین ساله از این اپ استفاده میکنم و ب همه دوستان معرفی میکنم. دمتون گرم
موفق باشید
عالی و کار راه انداز. خدا خیرتون بده. به عنوان یه حقوقی از شما سپاسگزارم
خیلی هم عالی و ممنون
بسیار عالی ممنونم از زحمات و گوشش همیشگیتون
عالی است. ممنون از شما
عالی فست دیکشنری از هر نظر کامل موفق باشین
Fantastic
عالی
لطفاً لغات تخصصی باستان شناسی اضافه شود ممنون
این نرم افزار بسیار عالی و در عین سادگی ،جامع و کاربردی میباشد.
برنامه فوق العاده عالی و هر روز هم بهتر میشه من به بقیه هم این اپلیکیشن و پیشنهاد میکنم
اپلیکیشن فوق العاده و کاربردی و به همه ی دوستان پیشنهاد میکنم
اپلیکیشن فوق العاده و کاربردی
خودم هیات علمی بازنشسته دانشگاه تهران هستم ولی عیالم حقوق میخونه و به لغات وکالت احتیاج داره واقعا دستتون درد نکنه اگر لغات وکالت بازهم دراختیارمون قرار دهید عالیه خدا خیرتون بده با تشکر دکتر هنرور
بسیار عالی، ممنون
خیلی عالی و کاربردی
باسلام عالی ودرخورتحسین میباشد
عالیست کار تان
درود دارم
لطفا لغات تخصصی درباره هنر و نقاشی را هم اضافه بفرمایید
با یپاس فراوان
درود دارم
لطفا لغات تخصصی درباره هنر و نقاشی را هم اضافه بفرمایید
با سپاس فراوان
سلام لطفا لغات تخصصی مربوط به مهندسی عمران را بذارید
سلام و سپاس فراوان.ممنون از زحمات ستودني شما🙏🏻🙏🏻
Appreciate
واقعا از این فست دیکشنری استفاده مطلوب میبرم وتشکر از مدیریت وپرسنل
زحمتکشتون
خیلی عالیه ممنون
che sakhtan
You are a very intelligent person!
تشکر فراوان
با درود فراوان لطفأ اگر برای لغاتی که در اصطلاحات بکار میروند هر کدام چند مثال آورده شود ترجمه کامل تر میشود. بطور مثال
Idiom: take
مثال ۱-
مثال ۲-
یک دنیا ممنونم از شما بابت زحماتی که برای من کشیدید خیلی خیلی عالی بود ، ممنونم
عالی متشکرم
سلام. خسته نباشید ،من سالهاست از این اپلیکیشن استفاده میکنم و خیلی هم راضی هستم خصوصا که روزبروز حرکتهای کاربردی و عالی زده اید از جمله، ترجمه جملات -لغات تخصصی گروه ها و رشته های مختلفی رو که منتشر کردین. ممنون . موفق باشید.
سلام و عرض ادب وتشکر از شما لطفآ اگر امکان دارد لغات تخصصی تربیت بدنی و آناتومی اسکلت استخوانی هم دراختیارمان قرار بدهید .
از شما بسیار متشکرم