لیست لغات مرتبط با آب و هوا به انگلیسی

تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۱

تاریخ به‌روزرسانی: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

لغت
معنی

blizzard

کولاک، بوران، باد شدید همراه با برف

brisk

فرح‌بخش، خوش، تازه، لطیف

celsius

سانتیگراد (مخفف آن: C) (واحد اندازه‌گیری دما)

cirriform

وابسته به ابر سیروس

cirrocumulus

ابر پرساکومه‌ای، ابر سیروکومولوس (شکل آن‌ها اغلب متشکل از قطعات سفیدرنگ بوده و معمولاً پیش‌از ابرهای سیروس در آسمان ظاهر می‌شوند.)

clement

ملایم، معتدل، لطیف

climate

آب و هوا، شرایط جوی مشخص یک ناحیه
اقلیم

climate change

تغییرات آب و هوا، تغییرات اقلیم

climate emergency

وضعیت اضطراری (وضعیت اضطراری که به موجب تغییر آب‌و‌هوای جهان ایجاد می‌شود و جلوگیری از آسیب‌های احتمالی برگشت‌‌ناپذیر محیطی ناشی از آن ضروری است)

climatic

اقلیمی، مربوط به آب‌وهوا، آب‌وهوایی

climatological

مربوط به آب‌ و هوا‌ شناسی

climatologist

متخصص آب‌وهوا، اقلیم شناس

climatology

آب‌ و هوا‌ شناسی، اقلیم‌ شناسی، مطالعه‌ی علمی اقلیم یا آب‏ و هوا

cold front

جبهه‌ی هوای سرد

cold spell

دوره‌ای که در طی آن دمای هوا خیلی سردتر از حد معمول است، موج سرما، موج هوای سرد

cs

ابر سیرواستراتوس

cu

ابر کومولوس

cumulonimbus

پشته‌ای – باران‌زا (ابر انباشته و سر به آسمان کشیده و تیره فام که به‌طور معمول با تندر و آذرخش و رگبار همراه است)، کومه‌ای بارا

cyclone

طوفان موسمی، باد تند و شدید، گردباد

degree-day

حرارت متوسط روزانه، میانگین گرمای روز

deluge

سیل، طوفان، غرق کردن، طوفان ایجاد کردن

distemperature

عدم اعتدال هوا

dropsonde

(دستگاهی که به بالون وصل است و از هواپیما رها می‌شود و فشار هوا و رطوبت و گرما و غیره را اندازه می‌گیرد) هواسنج

droughty

خشک، بی‌آب (به دلیل نبود یا کمبود بارش)

eye

چشم، مرکز (طوفان)

fahrenheit

درجه حرارت فارنهایت (واحد اندازه‌گیری دما)

fair

خوب، مساعد، بی‌طوفان، بی‌بادوباران
موافق (باد و غیره)
صاف شدن

fluky

دائماً در حال تغییر، متغیر، ناپایدار (باد)

flurry

طوفان ناگهانی، باریدن ناگهانی، (بارش ناگهانی برف یا باران همراه با باد) رگبار، باد و برف، برف باد، باد و بارش

foul

توفانی، خراب، افتضاح

fractus

ابر شکسته

fresh

تازه، سالم، پاک
خنک
تند (باد)

freshness

خنکی، تازه بودن

front

جبهه‌ی هوا (مرزبین دو نوع هوا با فشار و حرارت‌های نابرابر)

fronto-

وابسته به جبهه‌ی هوا [frontogenesis]

لغت
معنی

geostrophic

وابسته به نیروی انحنا و پیچیدگی یا انقباضی که در اثر گردش زمین ایجاد می‌شود

global warming

گرمایش جهانی (گرم شدن تدریجی هوای کره‌ی زمین به‌ویژه بر اثر ازدیاد گازهای گلخانه‌‏ای)

gorgeous

خوب و آفتابی

gray

دلگیر شدن، ابری و گرفته، تیره و تار

gully washer

رگبار شدید (و معمولاً کوتاه‌مدت)

gusty

توفانی، پرباد، (باد) شدید تند

heat dome

گنبد حرارتی

heavy rain

بارش شدید، بارش سنگین، باران شدید و سخت

high

فرابار، واچرخه، منطقه‌ای با فشار بالا که بر آب و هوا تأثیر می‌گذارد

humid

شرجی، مرطوب، نمناک، تر، نم، نم‌دار، آبدار، بخاردار

humidity

رطوبت، تری، نم، مقدار رطوبت هوا

hyetography

باران‌نگاری (شاخه‌ای از هواشناسی که با میزان باران در جاهای گوناگون سروکار دارد)

ice needle

(بلورچه‌های بسیار نازک که به‌آهستگی فرود می‌آیند) یخ‌سوزن، یکی از ذرات باریک یخ که در هوای سرد و صاف در هوا شناور است

in all weathers

در همه گونه آب و هوا، در شرایط جوی بد یا خوب

insolation

(میزان تابشگری دریافت شده از خورشید توسط یک سطح) خورتاب‌گیری

isallobar

خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی را نشان می‌دهد

isallobaric

خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان می‌دهد

katabatic

(درمورد باد یا جریان هوا) فروسوی، پائین رو

lapse rate

(میزان کاهش هر عامل متغیر جوی در اثر زیاد شدن ارتفاع) میزان کاهش نیواری، میزان کاهش هر متغیر جوی به ازای واحد ارتفاع

live

تازه، خنک، پاک

mackerel sky

آسمان پیسه (آسمان پوشیده از ابرهای نواره مانند از نوع التوکومولوس و سیروکومولوس)

mare’s tail

پرسای دم‌اسبی (نوعی ابر که اغلب نشان‌دهنده وزش بادهای شدید در بخش بالایی تروپوسفر است)

mesopause

(بخشی از هوا که بین میان سپهر mesosphere و دما سپهر thermosphere قرار دارد) میان ایست

meteorograph

دستگاه ضبط پدیده‌های جوی از قبیل گردباد و ابر و غیره، دستگاه هواشناسی، جونگار

meteorologic

وابسته به هواشناسی

meteorologist

هواشناس

meteorology

مبحث تحولات جوی، علم هواشناسی

micrometeorology

(بخشی از هواشناسی که با پدیده‌ها و تغییرات کوچک جوی به‌ویژه در ارتفاع چند صدمتری زمین سروکار دارد) خرد هواشناسی، خرد نیوارشناسی

millibar

میلی‌بار (واحد اندازه‌گیری فشار هوا)

national weather service

(آمریکا – شاخه‌ای از وزارت بازرگانی که کارش گردآوری و بایگانی اطلاعات مربوط به آب و هوا است) بنگاه ملی هواشناسی

nephogram

ابر نگاره (تصویر ابر)

nephology

(بخشی از هواشناسی که با ابر سروکار دارد) ابرشناسی

nimbo-

بارا-

nimbostratus

ابر نیمبو استراتوس، باراپوش (ابر پرپشت و خاکستری که به‌طور معمول باران‌زا یا برف‌زا است) (رجوع شود به: cloud)

noaa

(آمریکا) مخفف: اداره‌ی کل اقیانوس‌شناسی و جوشناسی (که اداره‌ی هواشناسی بخشی از آن است)

یکی از راه های شروع صحبت و مکالمه در هر زبانی صحبت کردن در مورد آب و هوا است. حتی اگر مسافر کشورهای دیگر باشید و یا به کشورهای انگلیسی زبان مهاجرت کرده باشید می‌توانید مکالمه‌تان برای پیدا کردن یک دوست خارجی را در هر فصل سال با سخن گفتن و گفتگو در مورد وضعیت اب و هوا شروع کنید.

لغات مربوط به شرایط اقلیمی و آب و هوا

علاوه بر آن، دانستن واژگان مرتبط با آب ‌و‌هوا، از مهم‌ترین بخش‌های یادگیری هر زبان است و اگر در جاده در حال رانندگی یا در مکانی مانند کوهستان باشید اطلاع از پیش بینی هوا به انگلیسی و یا شنیدن گزارش آب و هوا برای شما دارای اهمیت بیشتری خواهد بود زیرا اگر هشداری در مورد تغییرات اقلیمی و آب و هوایی مانند طوفان، بهمن، سیل و هوای بارانی و برفی داده شود شما می‌توانید آن را به راحتی متوجه شوید و از خطرات ناشی از تغییرات ناگهانی آب و هوا مطلع شوید و این به امنیت شما و نجات شما از خطرات ناشی از تغییرات سریع آب و هوایی به ویژه در شرایط کنونی گرمایش زمین کمک خواهد کرد.

دریافت فایل پی‌دی‌اف لیست لغات رایج مرتبط با انواع آب و هوای کره زمین

کلمات و اصطلاحات مربوط به آب و هوا در فست دیکشنری

هر یک از این کلمات و اصطلاحات مربوط به آب و هوا را در وبسایت یا اپلیکیشن‌های ای او اس و اندروید فست دیکشنری سرچ کنید و معنی هر اصطلاح آب و هوایی را به انگلیسی و فارسی مشاهده کنید.
همچنین می‌توانید مترادف و متضاد هر واژه و کلمه مرتبط با آب و هوا، لغات نزدیک به آن ها و مثال و نمونه جمله ها و عباراتی در مورد آب و هوای جست و جو شده پیدا کنید.

Icon general

برای دریافت اپلیکیشن اندروید به طور مستقیم از طریق صفحه دانلود دیکشنری اندروید اقدام کنید.

نرم افزارهای فست دیکشنری

شما می‌توانید با نصب هر کدام از اپلیکیشن‌های ای او اس و اندروید فست دیکشنری این لغات را به راحتی در اپلیکیشن فست دیکشنری دسته بندی کنید و به دلخواه خود دسته بندی ‌های جدیدی از لغات ایجاد کنید.

بازگشت به وبلاگ

مطالب دیگر بخش «واژه‌های دسته‌بندی شده»:

نظرات

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *