Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم AI
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید مشاهده
      نرم‌افزار اندروید
    • نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
      نرم‌افزار آی او اس
    • افزونه‌ی کروم مشاهده
      افزونه‌ی کروم
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • خرید اشتراک
  • وبلاگ
  • لغات من
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ل" (صفحه 5)

  • لم یزل
  • لمباندن
  • لمبر
  • لمبر خوردن
  • لمبه
  • لمتر
  • لمچوب
  • لمحه
  • لمس
  • لمس پذیر
  • لمس پذیری
  • لمس کردن
  • لمس کردن به طور سطحی و ملایم
  • لمس نکردنی
  • لمسی
  • لمعات
  • لمعه
  • لمور
  • لمی
  • لمیدگی
  • لمیدن
  • لمیدن با آسودگی
  • لمیدن با تنبلی
  • لمیدن به یک سو
  • لمیده
  • لمینگ
  • لن ترانی
  • لنبان
  • لنبر
  • لنبر زدن
  • لنبه
  • لنت
  • لنتر
  • لنج
  • لنج ورچیدن
  • لنج ورچیدن از خشم
  • لنجیدن
  • لند
  • لند لند کردن
  • لندا
  • لندلند
  • لندلند کردن
  • لندن
  • لندن بزرگ
  • لندنی
  • لندوک
  • لنده
  • لندهور
  • لندیدن
  • لنز چشم
  • لنف
  • لنف مانند
  • لنفاوی
  • لنفی
  • لنکاک
  • لنگ
  • لنگ انداختن
  • لنگ اندازی
  • لنگ باریک
  • لنگ چرخ
  • لنگ چرخی
  • لنگ دراز
  • لنگ کردن
  • لنگ کردن کار
  • لنگ لنگان
  • لنگ مانند
  • لنگ و پاچه
  • لنگان
  • لنگان لنگان
  • لنگان لنگان بردن
  • لنگان لنگان رفتن
  • لنگاندن
  • لنگر
  • لنگر اصلی
  • لنگر انداختن
  • لنگر انداختن در بندر
  • لنگر اندازی
  • لنگر برداشتن
  • لنگر بزرگ
  • لنگر بند
  • لنگر چند شاخه
  • لنگر دوک
  • لنگر کردن
  • لنگر کشیدن
  • لنگر ماسوره
  • لنگرچی
  • لنگردادن
  • لنگرگاه
  • لنگرگاه باز
  • لنگرگاه بی حفاظ
  • لنگرگیری
  • لنگش
  • لنگه
  • لنگه به لنگه
  • لنگه پنجره
  • لنگه در
  • لنگه کفش
  • لنگه هم بودن
  • لنگی
  • لنگی چرخ
  • لنگیدن
  • لنگیدن با حرکات تند و ناگهان
  • لو
  • لو دادن
  • لوا
  • لوازم
  • لوازم آرایشی
  • لوازم التحریر
  • لوازم شخصی
  • لوازم و اسباب شخصی
  • لواش
  • لواشک
  • لواشک آلبالو
  • لواشک آلو
  • لواشه
  • لواشی
  • لواط
  • لواط کار
  • لواط کردن
  • لواط گر
  • لواف
  • لواندا
  • لوای سه گوش
  • لوایح
  • لوئ لوئ
  • لوئیچه چمنی
  • لوئیزیانا
  • لوئیس کارول
  • لوبیا
  • لوبیا چشم بلبلی
  • لوبیا فرنگی
  • لوبیاپلو
  • لوبیاپهن
  • لوبیاچیتی
  • لوبیاسبز
  • لوبیاسفید
  • لوبیاقرمز
  • لوبیای پیچ
  • لوبیای چشم بلبلی
  • لوبیای قرمز و گوشت خوک
  • لوبیای گرگی
  • لوبیای لیما
  • لوبیای معمولی
  • لوپ
  • لوپوس
  • لوت
  • لوتر
  • لوترایی
  • لوتری
  • لوتو
  • لوتوس
  • لوتی
  • لوث
  • لوث شدن
  • لوچ
  • لوچ بودن
  • لوچه
  • لوچی
  • لوح
  • لوح احضار روح
  • لوح سنگ
  • لوح فراخوانی
  • لوح محفوظ
  • لوحش الله
  • لوحه
  • لوحه قبر
  • لوحه یادبود
  • لوخ
  • لوخی
  • لودر
  • لودگی
  • لودگی کردن
  • لوده
  • لوده گری
  • لوده واری
  • لور
  • لوریس
  • لوز
  • لوزالمعده
  • لوزتین
  • لوزه
  • لوزی
  • لوزینه
  • لوژ
  • لوژ سواری کردن
  • لوس
  • لوس آنجلس
  • لوس بازی
  • لوس شدن
  • لوس کردن
  • لوس نشده
  • لوس و بی عرضه بارآوردن
  • لوس و بی مزه
  • لوس و بیمزه کردن
  • لوس و مهمل
  • لوستر
  • لوسترسه شاخه
  • لوسی
  • لوسیون
  • لوسیون آرایش
  • لوش
  • لوشیدن
  • لوشیدن به صورت تند و ناگهان
  • لوط
  • لوطی
  • لوطی خور شدن
  • لوطی گری
  • لوطی گری کردن
  • لوقا
  • لوک
  • لوکزامبورگ
  • لوکس
  • لوکوات
  • لوکوموتیو
  • لوکی
  • لوگان بری
  • لوگو
  • لول
  • لول خوردن
  • لول خوردن و جلو رفتن
  • لول خورنده
  • لول خوری
  • لول زدن
  • لولا
  • لولا فرنگی
  • لولادار کردن
  • لولای پاشنه گرد
  • لولای در را کندن
  • لولای مفصلی
  • لولئن
  • لولچه
  • لولو
  • لولو خرخره
  • لولو سر خرمن
  • لولوی سر خرمن
  • لولویی
  • لوله
  • لوله آب
  • لوله آب رسانی
  • لوله آبگرمکن
  • لوله آزمایش
  • لوله اتش نشانی
  • لوله استاش
  • لوله اصلی در لوله کشی شهر
  • لوله اصلی گاز
  • لوله اگزوز
  • لوله ال سان
  • لوله ای
  • لوله بازکن
  • لوله بخاری
  • لوله بری کردن
  • لوله بسیار باریک
  • لوله پاک کن
  • لوله پلاستیکی
  • لوله پنبه
  • لوله پیتو
  • لوله پیچ
  • لوله پیچ کردن
  • لوله تاخت آب
  • لوله تخلیه آب
  • لوله تلمبه
  • لوله توپ را برای هدف گیری بالا بردن
  • لوله ته شیشه ای برای دیدن زیر آب
  • لوله تهویه
  • لوله جدار دار
  • لوله جداری
  • لوله چراغ نفتی
  • لوله چند شاخه
  • لوله خبر
  • لوله خرطومی
  • لوله خم
  • لوله دار
  • لوله دریچه اطمینان گاز
  • لوله دمنده
  • لوله دود
  • لوله رحم
  • لوله ریشه
  • لوله سان
  • لوله سریز
  • لوله سمارو
  • لوله شدن
  • لوله شدن گوشه های صفحه
  • لوله شکل نما
  • لوله شو
  • لوله شیرآب
  • لوله صدا
  • لوله غلافی
  • لوله فالوپ
  • لوله قوری
  • لوله کاغذ
  • لوله کردن
  • لوله کش
  • لوله کش گاز
  • لوله کشی
  • لوله کشی فاضلاب
  • لوله کشی کردن
  • لوله کشیدن
  • لوله کوچک
  • لوله گاز
  • لوله گذاری کردن
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • ›

لغات تصادفی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

horsepower soak up discus starry sturgeon condescension social worker contribute to provision blandishment ecosystem aesthetically multicultural millennial Lost Generation Greatest Generation گوشت گوسفند درختستان یاقوت نوزاد داور جیش هیچکدام شانه خواهرزاده گوشی ابهت بهترین وان حمام طراح لباس پنبه
برخی از تلفظ‌های لغات توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده‌اند دروازه پرداخت معتبر
فست دیکشنری
فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها

فست دیکشنری
دیکشنری مترجم AI ترجمه انگلیسی به فارسی خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
نرم‌افزارها
دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم راهنما
وبلاگ
گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
قوانین و ارتباط با ما
تماس با ما درباره‌ی ما حریم خصوصی قوانین و مقررات
فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
فست دیکشنری در اینستاگرام
فست دیکشنری در توییتر
فست دیکشنری در تلگرام
© 2007 - 2025 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.