جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 19)
نیمه مصوت
نیمه نابینا
نیمه نهایی
نیمه وقت
نیمه ویرانه
نیمه هشیار
نیمه هوشمند
نیمی از چیزی را کسر کردن
نینوا
نیو
نیو ایج
نیوار
نیوارشناس
نیوارشناسی
نیواره
نیواری
نیوانگلند
نیواورلئان
نیوتن
نیوتنی
نیوجرزی
نیودیل
نیوزیلند
نیوشاندن
نیوشاندن در فکر
نیوشاندن در مغز
نیوشانگر
نیوشانگری
نیوشه
نیوشه کردن
نیوشیدن
نیوفاندلند
نیومکزیکو
نیوه کردن
نیوهامشایر
نیویورک
نیی
نیین
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
despite
deterrence
draw attention to
dysfunctional family
ebullience
eatable
coke
easter
educationist
eerie silence
contextualize
egregious
ridiculous
active
kir
اشانتیون
امپراطور
ارمغان
برنا
برداشتن
برقرار
بدنسازی
انقراض
محرم
انزوا
انصراف
محل کار
انقباض
اندیشه
محله