جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 10)
نشانه گرفتن تفنگ
نشانه گیر
نشانه گیری
نشانه گیری شده
نشانه موسسه
نشانه نت عادی
نشانه های زیر و زبر
نشانه های نقطه گذاری
نشانه هرچیز
نشانه ی افتادگی
نشانه یاب روی لوله تفنگ
نشانهی افزایش
نشانی
نشانی دادن
نشانی محل کار
نشایست
نشایست کردن
نشئت
نشئت گرفتن
نشئگی
نشئه
نشئه شدن
نشئه کردن
نشئه کردن دارو
نشئه کردن مواد مخدر
نشبیل
نشت
نشت اقتصادی
نشت کردن
نشت کردن آب و گاز
نشت کردن آبگونه
نشت کردن به طور تدریجی و کم کم
نشت کردن به طور کامل
نشت ناپذیر
نشت نکردنی در مورد بتونه
نشت نکردنی در مورد ظرف
نشتگاه
نشتی
نشخوار
نشخوار کردن
نشخوار کننده
نشخوارگر
نشدن
نشدنی
نشدنی در ظاهر
نشر
نشر دانش
نشر رومیزی
نشر شدن
نشر کردن
نشر نشده
نشریات
نشریه
نشریه بولتن
نشریه ماهانه
نشریه ی حرفه ای
نشست
نشست روزانه مجلس شورا
نشست زمین
نشست کردن
نشست کنگره
نشست کننده
نشست محرمانه کاردینال ها برای گزینش پاپ
نشست و برخاست کردن
نشست همگانی
نشستگان
نشستگاه
نشستگاه پرندگان و ماکیان
نشستن
نشستن برای عکسبرداری شدن
نشستن برای نقاشی شدن
نشستن پرنده
نشستن پرنده روی تخم
نشستن جلوی نقاش برای نقاشی
نشستن روی آده
نشستن روی کپل
نشستن محکم سر جای خود
نشستنگاه
نشسته
نشکستنی
نشکستنی از هم
نشکسته
نشکن
نشکنج
نشگرده
نشگرده برای بریدن چرم
نشگنج
نشمردنی
نشمرده
نشمه
نشمیدن
نشن دادن خشم
نشنودنی
نشنیدن
نشنیدنی
نشنیده
نشوار
نشور
نشوق
نشوه
نشیب
نشید
نشیم
نشیمن
نشیمن گاه صندلی
نشیمند
نشیمند بودن
نشیمنگاه
نشیمنگاه تازه دادن
نشیمنگاهی
نشین
نشین بر
نشیننده
نص
نصاب
نصایح
نصب
نصب العین
نصب کردن
نصب کردن در زمین
نصب کردن در کشتی
نصب کردن موکت
نصرالله
نصرانی
نصرت الله
نصف
نصف النهار
نصف النهار درجه صفر
نصف النهار گرینویچ
نصف النهاری
نصف به اضافه یک
نصف به علاوه یک
نصف جفت
نصف راه
نصف شب
نصف قیمت
نصف کردن
نصف کره
نصف نصف
نصفا نصف
نصفانصف
نصفه
نصفه کاره
نصفه کاری
نصیب
نصیب کردن
نصیحت
نصیحت آمیز
نصیحت کردن
نصیحت و خرده گیری کردن با حرارت و لحن پندآمیز
نصیر
نضج
نطاق
نطاقی
نطع
نطفه
نطفه ای
نطق
نطق آتشین
نطق اصلی
نطق اصلی را ایراد کردن
نطق پر انتقاد
نطق پندآمیز خسته کننده و طولانی
نطق تودیعی
نطق تهییجی
نطق در مراسم فارغ التحصیلی
نطق طعن و لعن آمیز
نطق غرا ایراد کردن
نطق غرا و انتقادی
نطق کردن
نطق کردن طولانی و خسته کننده
نطق گوشخراش
نطق مفصل
نطلبیده
نظائر
نظار
نظارت
نظارت کردن
نظارت کردن بر
نظاره
نظاره کردن
نظاره کردن با تعجب
نظاره کردن با کنجکاوی
نظاره کننده
نظاره کننده به صورت رهگذر
نظافت
نظافت چی
نظافت کردن
نظافت منزل
نظافتچی اداره
نظام
نظام آپارتاید
نظام آقا بالاسری
نظام اخلاقی
نظام اداری
نظام ارباب و رعیتی
نظام استعماری
نظام اسمی
نظام بطلمیوسی
نظام پولی اروپا
نظام جمهوری
نظام جمهوری و مردمی
نظام حاکم
نظام حکومت شوروی
نظام حکومت فدرال
نظام حکومتی فدرال
نظام خان خانی
نظام خوراکی
نظام دیکتاتوری
نظام سرمایه داری
نظام سه حزبی
نظام شاهی
نظام عالم وجود
نظام فئودالیته
نظام فرعی
نظام قبیله ای
نظام کاستی
نظام کستی
نظام کلیسایی
نظام مطرانی
نظام ملوک الطوایفی
نظام وظیفه
نظامات
نظامنامه
نظامنامه مذهبی
نظامنامهای
نظامی
نظامی کردن
نظامی گری
نظامی وار
نظامیان
نظر
نظر اجمالی
نظر اجمالی انداختن
نظر افکندن
نظر افکنی
نظر انداختن
نظر باز
نظر به
نظر به این که
نظر به اینکه
نظر پرس
نظر پرسی کردن
نظر خبرگان
نظر خبره
نظر خواهی
نظر خواهی از هر یک از اعضای هیات داوران دادگاه
نظر خواهی خودمانی
نظر خواهی عمومی کردن
نظر خواهی کردن
نظر دادگاه
نظر دادن
نظر سنج
نظر سنجی
نظر سنجی کردن
نظر صائب
نظر قاضی
نظر کارشناس
نظر کردن
نظر کردن بر
نظر کرده
نظر کلی
نظر گاه
نظر گیر
نظر لطف
نظر مخالف
نظر منفی
نظر موافق
نظر موافق دادن
نظر نامساعد
نظر نهایی دادن
نظرا
نظرباز جنسی
نظربازی
نظربلند
نظرتنگ
نظرتنگی
نظرخواهی عمومی
نظرخواهی کردن
نظرخود را بیان کردن
نظرسنجی از رای داده ها
نظرسنجی کردن
نظرگیر در امتداد بزرگراه
نظری
نظری و غیرتجربی
نظریات
نظریه
نظریه اتمی
نظریه اساسی
نظریه اطلاعات
نظریه انفجار بزرگ
نظریه پرداز
نظریه پردازی کردن
نظریه دومینو
نظریه کوانتوم
نظریه مجموعه ها
نظریه نسبیت
نظریه ها
نظم
نظم دادن
‹
1
2
...
7
8
9
10
11
12
13
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی