جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 2)
ناتروا در مورد بتونه
ناتمام
ناتن مند
ناتندار
ناتندرست
ناتندرستی
ناتنی
ناتو
ناتوان
ناتوان از تشخیص نیک و بد
ناتوان جنسی
ناتوان سازی
ناتوان شدن
ناتوان کردن
ناتوانمند کردن
ناتوانی
ناتوانی جنسی
ناتوانی در فهم
ناتوبه کار
ناتورالیسم
ناتیلوس
ناثابت
ناثبه
ناجامد
ناجاندار
ناجنبا
ناجنبا شدن
ناجنبا کردن
ناجنبان
ناجنبایی
ناجنبی
ناجنس
ناجوانمرد
ناجوانمردانه
ناجوانمردی
ناجور
ناجور بودن
ناجور پهلو
ناجور در مسابقه
ناجور در مورد ازدواج
ناجور شدن
ناجور کردن
ناجوری
ناجی
ناجی موعود
ناچار
ناچار به نبرد کردن
ناچار کردن
ناچار کننده
ناچارسازی
ناچاری
ناچرند
ناچسبان
ناچسبنده
ناچشمگیر
ناچشمگیر کردن خود
ناچگال
ناچگالی
ناچیز
ناچیز پنداشتن
ناچیز شمارانه
ناچیز شماری
ناچیز شمردن
ناچیزترین
ناچیزی
ناحاذق
ناحق
ناحیه
ناحیه انتخابات
ناحیه انحصاری از نظر گروه اوباشان شهری
ناحیه ای
ناحیه باراندازها
ناحیه بندی کردن
ناحیه بورگاندی
ناحیه بوهم
ناحیه پر گرد و خاک
ناحیه تحت پوشش
ناحیه تحت تاثیر جزر و مد
ناحیه تحت سرپرستی اسقف
ناحیه تحت سرپرستی بازرس
ناحیه حاصلخیز
ناحیه حفاظت شده
ناحیه حیاتی
ناحیه دارای حرارت و تابشگری شدید
ناحیه دارای زغالسنگ
ناحیه دارای فشار بارومتری کم
ناحیه درون شعاع
ناحیه رزمی
ناحیه زیرسرپرستی اسقف
ناحیه سر حدی
ناحیه شهر واشنگتن
ناحیه فرعی
ناحیه فلاندر
ناحیه کشاورزی
ناحیه کلانتری
ناحیه کنار دریا
ناحیه گرایی
ناحیه لورن
ناحیه مرزدار
ناحیه منجمد
ناحیه ناآرام
ناحیه ناحیه
ناحیه نفوذی
ناحیه نورماندی
ناحیه ورود ممنوع
ناخاکی
ناخالص
ناخالص ساز
ناخالصی
ناخاله
ناخبره
ناخجسته
ناخدا
ناخدا در کشتی بازرگانی
ناخدا دوم
ناخدا یکم
ناخدای کشتی خصوصی
ناخدای مزدور ناو
ناخدایی
ناخدایی کردن
ناخدنگ
ناخردورز
ناخرسند
ناخرسند کردن
ناخرسندی
ناخرسندی نشان دادن
ناخستو
ناخستو شدن
ناخستوپذیر
ناخستویی
ناخشنود
ناخشنود سازی
ناخشنود شدن
ناخشنود کردن
ناخشنودی
ناخشنودی از کسی
ناخشنودی نشان دادن
ناخطاکار
ناخطاکاری
ناخمیده
ناخن
ناخن آرا
ناخن آرایی
ناخن آرایی کردن
ناخن انگشت پا
ناخن پا
ناخن پاک کن
ناخن پیرایی
ناخن تراش
ناخن تیز جانور
ناخن خشک
ناخن خشکی
ناخن خشکی کردن
ناخن دست
ناخن شست
ناخن گرفتن
ناخن گیر
ناخن لنگر کشتی
ناخن و انگشتان
ناخنک
ناخنک جانور
ناخنک زدن
ناخنی
ناخواست
ناخواستار
ناخواستار کردن
ناخواستاری
ناخواستگی
ناخواستنی
ناخواسته
ناخوانا
ناخوانا در خط
ناخوانا نوشتن
ناخوانایی
ناخوانده
ناخوانده رفتن
ناخواه
ناخواه ساز
ناخواهان
ناخواهانه
ناخواهری
ناخواهی
ناخود خواسته
ناخودآگاه
ناخودآگاه داری
ناخودآگاه همگانی
ناخودآگاهانه
ناخودایستا
ناخوددار
ناخودداری
ناخوش
ناخوش بودن
ناخوشانه
ناخوشایند
ناخوشایند از نظر آب و هوا
ناخوشایند از نظر بو
ناخوشایند به خاطر تر و سرد بودن
ناخوشایندی
ناخوشداشت
ناخوشی
ناخوشی آور
ناخوشی ممتد
ناخونک
ناخونک زدن
ناخویشاوند
ناخویشتن دار
نادادیک
نادار
ناداشت
نادان
نادانسته
نادانشمند
نادانی
ناداورانه
نادختری
نادر
نادر بودن
نادرآمیزی
نادربایست
نادرست
نادرست انگاری
نادرستانه
نادرستکار
نادرستکاری
نادرستی
نادرستی کردن
نادرگیر
نادرگیری
نادرنگی
نادروغ
نادره
نادریاب
نادسترس
نادشوار
نادشواری
نادقیق
نادلبستگی
نادلبسته
نادلپذیر
نادلپذیری
نادلپسند
نادلچسب
نادلواپس
نادم
نادم بودن
نادم شدن
نادمانه
نادور اندیشی
نادوست وار
نادوستانه
نادهنادگرایی
نادیدنی
نادیده
نادیده انگاری
نادیده انگاشتن
نادیده پنداری
نادیده گرفتن
نادیده گیری
نادین مدار
نادین مدارانه
نادینی گری
نار
نار سنگ
نار وال
ناراحت
ناراحت شدن
ناراحت کردن
ناراحت کردن با خرده گیری
ناراحت کننده
ناراحت و عصبانی کردن
ناراحت و نگران کردن
ناراحتی
ناراحتی جسمانی
ناراحتی خیال
ناراحتی فرعی
ناراد
نارادانه
ناراست
ناراسته
ناراستی
ناراستین
ناراضی
ناراضی کردن
ناراغب
نارام
نارام زی
نارام زیان
نارامی
نارایج
نارخو
نارخوی
ناردان
نارزمی
نارس
نارسا
نارسا از نظر فکری
نارسائی صدا
نارسان
نارسانا
نارسانا سازی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی