جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
مشاهده
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
وبلاگ
پشتیبانی
خرید اشتراک
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ن" (صفحه 17)
نهانخواهی
نهاندانه
نهانزاد
نهانساز
نهانسازی کردن
نهانگاه
نهانگری
نهانگری کردن
نهانی
نهایت
نهایت افت
نهایت کوشش
نهایتا
نهایی
نهب
نهج
نهر
نهر تند
نهر سر پوشیده
نهر سرپوشیده
نهرنگ
نهرنگ کردن
نهست
نهست کردن
نهستن
نهستی
نهش
نهش در قرارداد
نهش کردن
نهش ها
نهشت
نهشت سازی
نهشتگاه
نهشتن
نهشته
نهشته کردن
نهشتی
نهشگر
نهصد
نهصدم
نهضت
نهضت آزادی زنان
نهفت
نهفتگاه
نهفتگر
نهفتگری
نهفتگی
نهفتگی بیماری
نهفتن
نهفته
نهق
نهم
نهمار
نهمی
نهمین
نهنبان
نهنج
نهندره
نهنده
نهنگ
نهنگ عنبر
نهنگ قاتل
نهنگ گرفتن
نهنگ گوژپشت
نهی
نهی آمیز
نهی شده
نهی کردن
نهی کننده
نهیب
نهیب دادن
نهیده
نهیو
نی
نی انبان
نی برای پوشش بام
نی برای نوشیدن
نی بوریا
نی تنظیم
نی در سازهای بادی و ارگ
نی زدن
نی زن
نی گویی
نی لبک
نی مانند
نی نی
نی نی کوچولو
نی هندی
نیا
نیائی
نیابت
نیابت سلطنت
نیابت کردن
نیابتا از طرف
نیابتی
نیات
نیاد
نیادی
نیاز
نیاز به دست به آب رساندن
نیاز به قضای حاجت
نیاز به مستراح رفتن
نیاز داشتن
نیاز دیگران را برآوردن
نیاز شدید
نیاز کردن
نیازگان
نیازگان نظامی
نیازمند
نیازمند بودن
نیازمند به تعمیر
نیازمند به دو نفر
نیازمند به شسته شدن
نیازمند به کار
نیازمند به کار شدید
نیازمندی
نیازمندی ها
نیازمندی های روزنامه
نیازمندی های زندگی
نیازها
نیازین
نیاسین
نیاکان
نیاکانی
نیالوده
نیام
نیام بال
نیام پرک هندی
نیام دار کردن
نیام شمشیر و چاقو
نیام کردن
نیام کردن شمشیر
نیام کیر
نیام ماهیچه
نیامک
نیامک نخود و لوبیا
نیاموخته
نیامه
نیامه ای
نیامی
نیانامه
نیایش
نیایش آمیز
نیایش بامدادی
نیایش به صورت پرسش و پاسخ
نیایش سرشب
نیایش شامگاهی
نیایش شناس
نیایش قبل از مرگ
نیایش کردن
نیایش ها
نیایشگاه
نیایشگر
نیایشی
نیایی
نیت
نیت پاک
نیت داشتن
نیترات
نیترات پتاسیم
نیترات سدیم
نیترات نقره
نیترو سلولز
نیترو گلیسیرین
نیتروژن
نیتروژن دار
نیتروژن زا
نیتروژن مونوکسید
نیتروژنی
نیجر
نیجریه
نیجریه ای
نیچه
نیر
نیرنگ
نیرنگ باز
نیرنگ بازی
نیرنگ زدن
نیرنگ ساز
نیرنگ مانند
نیرنگامیز
نیرو
نیرو بخشی
نیرو بخشیدن
نیرو بخشیدن به طور متوالی
نیرو بر
نیرو پیاده کن
نیرو دادن
نیرو در انسان
نیرو رسانی
نیرو سنج
نیرو گرفتن
نیروافزا
نیروبخش
نیروزا
نیروگاه
نیروگاه اتمی
نیروگاه برق اتمی
نیروگیر
نیرومند
نیرومند از نظر تیم ورزشی
نیرومند شدن
نیرومند کردن
نیرومندانه
نیرومندتر کردن
نیرومندی
نیروهای امدادی
نیروهای رزمی
نیروهای مسلح
نیروهای ویژه
نیروی آب
نیروی اتمی
نیروی ارتشی
نیروی استدلال
نیروی امدادی فرستادن
نیروی انتظامی
نیروی انسانی
نیروی بازداده
نیروی بخار
نیروی بدنی در انسان
نیروی برتر
نیروی برق
نیروی بقا
نیروی پیش رانش
نیروی تازه
نیروی تخریبی
نیروی جاذبه
نیروی جت
نیروی جهانی
نیروی جی
نیروی حرکتی
نیروی حیاتی
نیروی دریایی
نیروی دمزنی
نیروی ذخیره
نیروی رانشی
نیروی زمینی
نیروی سحرانگیز
نیروی شبه نظامی
نیروی عضلانی
نیروی عقلانی
نیروی فعال
نیروی فکری
نیروی قهریه
نیروی کار
نیروی کششی
نیروی کشندا
نیروی گرانشی
نیروی گریز از مرکز
نیروی گشتاور
نیروی محرکه
نیروی مرکز گرا
نیروی مرکز گریز
نیروی موتوریزه
نیروی میانگرا
نیروی هم توان
نیروی هوایی
نیز
نیز کچه
نیزار
نیزار مانند
نیزک
نیزکچه
نیزه
نیزه بازی
نیزه بازی سواره
نیزه پراندن به
نیزه پرانی
نیزه جنگی سوارکاران
نیزه چه
نیزه دار
نیزه دسته چوبی
نیزه زدن
نیزه سر
نیزه سه سر
نیزه سه شاخه
نیزه فنگ
نیزه قلابدار
نیزه ماهی
نیسان
نیسانی
نیست
نیست سازی
نیست کردن
نیست گاه
نیست گرای
نیست گرایی
نیستان
نیستانی
نیسته
نیستی
نیسنگ
نیسنگ پرهون
نیسنگ کردن
نیش
نیش آخر
نیش باز کردن
نیش زبان
نیش زدن
نیش زن
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
eventually
everlasting
every one
every other day
exchange student
exercise authority
let go
horny
matcha
pollen
ghee
tick off
sine
Ju
quartz
سبیل
زنذلیل
ستبر
سترگ
سجود
اتراق کردن
اولویت
بالاخره
محابا
پلمب
پلمب کردن
افتادن
انداختن
تزیین کردن
وهله