suggestion, proposal, motion, offer, bid, recommendation, offering, proffer, tender, proposition, overture
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیشنهاد مرا پذیرفت.
He accepted my offer.
پیشنهاد قابل قبول
an acceptable offer
همهی آنها با پیشنهاد موافقت کردند.
They all assented to the proposition.
بیایید موقتاً این پیشنهاد را کنار بگذاریم.
Let us lay this proposal aside temporarily.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پیشنهاد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیشنهاد