فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Astonishment

əˈstɑːnɪʃmənt əˈstɒnɪʃmənt

شکل جمع:

astonishments

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

شگفتی، سرگشتگی، حیرت، بهت، بهت‌زدگی، شگفت‌زدگی، حیرانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The appearance of the two-headed man filled everyone with astonishment.

پیدایش مرد دوسر همه را بهت‌زده کرد.

The student's high score on the test caused astonishment among his classmates.

نمره‌ی بالای دانش‌آموز در امتحان باعث شگفتی همکلاسی‌هایش شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد astonishment

  1. noun state of surprise
    Synonyms:
    surprise wonder amazement shock confusion awe bewilderment stupefaction consternation dumbfoundment stunner wonderment something else one for the books
    Antonyms:
    expectation unexcitement dullness

لغات هم‌خانواده astonishment

  • noun
    astonishment

ارجاع به لغت astonishment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «astonishment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/astonishment

لغات نزدیک astonishment

پیشنهاد بهبود معانی