شکل جمع:
astonishmentsشگفتی، سرگشتگی، حیرت، بهت، بهتزدگی، شگفتزدگی، حیرانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The appearance of the two-headed man filled everyone with astonishment.
پیدایش مرد دوسر همه را بهتزده کرد.
The student's high score on the test caused astonishment among his classmates.
نمرهی بالای دانشآموز در امتحان باعث شگفتی همکلاسیهایش شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «astonishment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/astonishment