دیرشده، دیرتر از موقع، از موقع گذشته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Two days after her birthday, I sent her a belated birthday card.
دو روز پس از زادروزش کارت تبریک دیرموقع خود را فرستادم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «belated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/belated