آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Remiss

rɪˈmɪs rɪˈmɪs

معنی remiss | جمله با remiss

adjective

بی‌مبالات، بی‌قید، غفلت کار، سست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

remiss in the performance of duties

سهل‌انگار در انجام وظایف

He is remiss in paying his debts.

او در پرداخت بدهی‌های خود اهمال می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

You have been very remiss.

شما خیلی کوتاهی کرده‌اید.

remiss discipline

انضباط شل و ول

in his remiss hours

در اوقات تنبلی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد remiss

ارجاع به لغت remiss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «remiss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remiss

لغات نزدیک remiss

پیشنهاد بهبود معانی