فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Besought

bɪˈsɑːt bɪˈsɔːt

سوم‌شخص مفرد:

beseeches

وجه وصفی حال:

beseeching

معنی

adverb

التماس کردن به ،استدعاکردن یادرخواست کردن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد besought

  1. verb ask for or request earnestly
    Synonyms:
    asked begged appealed requested solicited petitioned pressed pressured prayed craved importuned entreated implored summoned conjured invoked bidden sued
    Antonyms:
    gave given offered

ارجاع به لغت besought

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «besought» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/besought

لغات نزدیک besought

پیشنهاد بهبود معانی