۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Bred

bred bred

سوم‌شخص مفرد:

breeds

وجه وصفی حال:

breeding

معنی

noun adverb

پروردن ،پروراندن ،بار آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bred

  1. adjective developed
    Synonyms:
    educated trained cultivated refined brought up raised reared cultured produced propagated
    Antonyms:
    crude unrefined coarse unpolished impolite

سوال‌های رایج bred

وجه وصفی حال bred چی میشه؟

وجه وصفی حال bred در زبان انگلیسی breeding است.

سوم‌شخص مفرد bred چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد bred در زبان انگلیسی breeds است.

ارجاع به لغت bred

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bred» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bred

لغات نزدیک bred

پیشنهاد بهبود معانی