فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Disaffected

ˌdɪsəˈfektɪd ˌdɪsəˈfektɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

بی‌محبت، سرد، ناراضی، بی‌وفا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disaffected

  1. adjective alienated, estranged
    Synonyms:
    unfriendly hostile antagonistic discontented dissatisfied indifferent disloyal uncompliant rebellious mutinous seditious unsubmissive
    Antonyms:
    happy contented pleased

ارجاع به لغت disaffected

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disaffected» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disaffected

لغات نزدیک disaffected

پیشنهاد بهبود معانی