با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Eke

iːk iːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    اضافه کردن بر، افزودن، جمع کردن، همچنین
    • - To eke out his meager pay, he turned to writing stories.
    • - برای افزودن بر درآمد ناچیز خود به داستان‌نویسی روی آورد.
    • - They tried to eke out their sugar supply by strict rationing.
    • - آن‌ها سعی کردند با سهمیه‌بندی شدید، در مصرف شکر صرفه‌جویی کنند.
    • - The memory eked her sadness.
    • - آن خاطره، غم او را بیشتر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد eke

  1. verb
    Synonyms: augment, economize, fill, husband, increase, lengthen, magnify, stretch, supplement

ارجاع به لغت eke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eke

لغات نزدیک eke

پیشنهاد بهبود معانی