فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Escaped

ɪˈskeɪpt ɪˈskeɪpt

سوم‌شخص مفرد:

escapes

وجه وصفی حال:

escaping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(از حصر و بند) فراری، گریخته، رهیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The police are scouring the countryside for the escaped prisoners.

پلیس در حال زیرورو کردن حومه‌ی شهر به‌منظورِ یافتن زندانیان فراری است.

The escaped convicts were smoked out of the house.

مجرمان فراری از خانه بیرون کشیده شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد escaped

  1. adjective out
    Synonyms:
    free at large liberated

لغات هم‌خانواده escaped

ارجاع به لغت escaped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «escaped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/escaped

لغات نزدیک escaped

پیشنهاد بهبود معانی