آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Finagle

fəˈneɪɡl fəˈneɪɡl

توضیحات:

همچنین می‌توان از fenagle به‌ جای finagle استفاده کرد.

معنی finagle | جمله با finagle

verb - transitive adverb

با زرنگی به‌دست آوردن، نقشه کشیدن (برای)، با حیله به‌دست آوردن، گول زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She finagled ten dollars out of me.

او با رندی ده دلار از من گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد finagle

ارجاع به لغت finagle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «finagle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/finagle

لغات نزدیک finagle

پیشنهاد بهبود معانی