شکل جمع:
foremenسرکارگر، سرعمله، سرپرست کارگران
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The foreman inspected the construction site every morning.
سرکارگر هر روز صبح زمین ساختمان را بررسی میکرد.
Each worker reported to the foreman for daily assignments.
هر کارگر برای انجام وظایف روزانه به سرکارگر گزارش میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «foreman» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foreman