فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gallows

ˈɡæloʊz ˈɡæləʊz

معنی و نمونه‌جمله

noun

دار، چوبه‌دار، اعدام، به‌دار آویزی، سزاوار اعدام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a crime worthy of the gallows

جنایتی که سزای آن چوبه‌ی دار است

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gallows

  1. noun
    Synonyms:
    hanging rope noose halter tree scaffold gibbet drop potence hangman's tree yardarm Tyburn Tree

ارجاع به لغت gallows

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gallows» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gallows

لغات نزدیک gallows

پیشنهاد بهبود معانی