شروع کردن جلسه یا کار به صورت جدی، به کار اصلی پرداختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As every member of the team is now here, we can get down to business and start the meeting.
حالا که تمام افراد تیم اینجا هستند، میتوانیم جلسه را بهصورت جدی شروع کنیم.
If the introductions are over I'd like to get down to business.
اگر مقدمه به پایان رسیده است من قصد دارم که بهصورت جدی جلسه را شروع کنم.
عبارت «get down to business» در زبان فارسی به معنای «رفتن سر اصل مطلب»، «پرداختن به کار اصلی» یا «شروع کار جدی» است.
این اصطلاح در گفتوگوهای رسمی و روزمره، بهویژه در موقعیتهای کاری و حرفهای، بسیار رایج است و زمانی به کار میرود که شخص یا گروهی پس از مقدمهچینی یا صحبتهای غیررسمی، میخواهند وارد بخش اصلی کار یا موضوع مهم گفتوگو شوند.
این عبارت از ترکیب فعل «get down» به معنای «شروع کردن با جدیت» و واژهی «business» به معنای «کار یا موضوع مهم» ساخته شده است. بنابراین معنای تحتاللفظی آن «پایین آمدن و مشغول کار شدن» است، که در واقع اشارهای استعاری به تمرکز بر کار جدی و کنار گذاشتن حرفهای بیهوده دارد. برای مثال، در جملهی «Let’s get down to business» گوینده از دیگران میخواهد مقدمهها و شوخیها را کنار بگذارند و مستقیماً سراغ هدف اصلی جلسه یا کار بروند.
در محیطهای کاری، این عبارت نشانهی تغییر لحن از حالت غیررسمی به رسمی و متمرکز است. برای مثال، ممکن است در ابتدای یک جلسهی اداری، اعضا ابتدا گفتوگویی دوستانه داشته باشند، اما زمانی که مدیر میگوید «All right, let’s get down to business»، یعنی وقت شوخی تمام شده و حالا باید روی تصمیمگیریها یا گزارشها تمرکز کنند. این لحظه معمولاً نقطهی آغاز بحثهای جدی و نتیجهمحور است.
از نظر فرهنگی، این عبارت همچنین نشاندهندهی روحیهی عملگرایی است که در جوامع انگلیسیزبان بسیار ارزشمند تلقی میشود. کسی که «get down to business» میکند، فردی است که از اتلاف وقت پرهیز میکند و مستقیماً به کار اصلی میپردازد. در بسیاری از موقعیتهای حرفهای، بهویژه در مذاکرات یا مکالمات کاری، استفاده از این عبارت میتواند نشانهای از جدیت، تمرکز و کارایی فرد باشد.
در معنایی استعاریتر، «get down to business» تنها به جلسات یا محیطهای اداری محدود نمیشود و میتواند در موقعیتهای روزمره نیز به کار رود. مثلاً فردی که پس از مدتها تعلل بالاخره تصمیم میگیرد پروژهای شخصی را آغاز کند، ممکن است بگوید: «It’s time to get down to business» یعنی «وقتشه که دست به کار بشم». در این معنا، عبارت نشانگر لحظهای است که شخص از مرحلهی فکر و برنامهریزی به مرحلهی عمل وارد میشود.
در ادبیات و گفتار انگیزشی نیز این عبارت گاهی به عنوان نشانهی نظم، اراده و تصمیم برای اقدام واقعی به کار میرود. مثلاً در آغاز یک برنامهی کاری یا هنگام رویارویی با چالشی بزرگ، گفتن این جمله نوعی تأکید بر آغاز فصل جدیدی از تلاش و تمرکز است.
«get down to business» عبارتی است که فراتر از یک دستور ساده، نماد نوعی نگرش در زندگی است؛ نگرشی که بر عملگرایی، هدفمندی و کنار گذاشتن حاشیهها تأکید دارد. وقتی کسی این عبارت را به زبان میآورد، در واقع میخواهد بگوید زمان فکر و حرف تمام شده و حالا وقت آن است که کار واقعی آغاز شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get down to business» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get down to business