گذشتهی ساده:
guillotinedشکل سوم:
guillotinedشکل جمع:
guillotinesگیوتین (وسیلهای که برای اجرای مجازات اعدام از طریق قطع سر به کار میرفت)
The guillotine was a horrifying device used during the French Revolution.
گیوتین وسیلهی وحشتناکی بود که در انقلاب فرانسه از آن استفاده میشد.
The guillotine swiftly severed his head from his body.
گیوتین بهسرعت سر او را از بدنش جدا کرد.
انگلیسی بریتانیایی دستگاه برش کاغذ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The office manager requested a new guillotine.
مدیر دفتر دستگاه برش کاغذ جدیدی را درخواست کرد.
The sound of the guillotine's blade cutting through paper echoed in the room.
صدای بریدن کاغذ توسط دستگاه برش در اتاق پیچید.
انگلیسی بریتانیایی سیاست محدودیت مذاکره (جدول زمانی ازپیشتعیینشده برای مذاکره دربارهی هر بخش از لایحه در مجلس)
Parliament imposed a strict guillotine.
مجلس محدودیت مذاکرهی سختگیرانهای را وضع کرد.
The Speaker announced that a guillotine will be set to ensure a final vote on the proposed legislation.
رئیس مجلس اعلام کرد که برای تضمین رأیگیری نهایی در مورد قانون پیشنهادی، محدودیت مذاکره اعمال میشود.
با گیوتین اعدام کردن، با گیوتین سر بریدن
He guillotined her swiftly.
او را بهسرعت با گیوتین اعدام کرد.
They would guillotine prisoners as a form of punishment.
آنها زندانیان را بهعنوان نوعی مجازات با گیوتین سر میبریدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «guillotine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/guillotine