با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Guillotine

ˈɡɪlətiːn ˈɡɪlətiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun verb - transitive adverb
    گیوتین، ماشین گردن‌زنی، کاغذ بر، با گیوتین اعدام کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد guillotine

  1. noun Closure imposed on the debate of specific sections of a bill
    Synonyms: closure by compartment
  2. verb
    Synonyms: behead, decapitate, execution, lop, maiden

ارجاع به لغت guillotine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «guillotine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/guillotine

لغات نزدیک guillotine

پیشنهاد بهبود معانی