شکل نوشتاری دیگر این لغت: heavy-hearted
بسیار غمگین، مغموم، غصهدار، دلتنگ، افسرده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The team was heavyhearted after losing the championship game.
این تیم پس از باخت در بازی قهرمانی، بسیار غمگین بود.
The heavy-hearted soldier said goodbye to his family before being deployed.
سرباز مغموم پیش از اعزام با خانوادهاش خداحافظی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heavyhearted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heavyhearted