گذشتهی سادهی فعل hide
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She hid the present behind her back, waiting for the perfect moment to surprise him.
او هدیه را پشت سر خود پنهان کرد و منتظر لحظهای عالی بود تا او را غافلگیر کند.
The children hid their toys under the bed.
بچهها اسباببازیهای خود را زیر تخت پنهان کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hid