جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی و نمونهجمله
Laugh Off
آخرین بهروزرسانی:
۶ خرداد ۱۴۰۲
Phrasal verb
(با خنده و تمسخر) راندن یا رد کردن یا بیرون کردن
- The speaker was laughed off the stage.
- ناطق را با خنده از صحنه راندند.
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک laugh off
-
laugh in someone's face
-
laugh like a drain
- laugh off
-
laugh on the other side of one's face
-
laugh oneself silly
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری