جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی
Lay (or Put) It On The Line معنی
آخرین بهروزرسانی:
۱۰ آذر ۱۳۹۹
Idiom
1- (پول) پرداختن، سلفیدن 2- رک و راست حرف زدن 3- (شهرت یا مقام و ... خود را برای کاری) به خطر انداختن
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک lay (or put) it on the line
-
laxation
-
laxative
-
laxity
-
laxly
-
lay
- lay (or put) it on the line
-
lay (or set) eyes on
-
lay (or take) hold of
-
lay (somebody) odds (of)
-
lay a course
-
lay a finger on
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری