فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Leafy

ˈliːfi ˈliːfi

صفت تفضیلی:

leafier

صفت عالی:

leafiest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

برگ‌دار، پربرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a leafy layer

یک لایه‌ی برگ مانند

a leafy forest

جنگل پر برگ (انبوه)

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Spinach is a leafy vegetable.

اسفناج یک سبزی برگ پهن است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leafy

  1. adjective abundant in foliage
    Synonyms:
    green covered abundant shaded shady wooded verdant leaved leafed abounding umbrageous hidden
    Antonyms:
    leafless

ارجاع به لغت leafy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leafy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/leafy

لغات نزدیک leafy

پیشنهاد بهبود معانی