با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Maw

mɒː mɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    maws

معنی

  • noun
    شکم، معده، حفره معده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد maw

  1. noun Informal terms for the mouth
    Synonyms: craw, gullet, jaws, mouth, gorge, crop, trap, cakehole, hole, stomach, yap, gob

ارجاع به لغت maw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/maw

لغات نزدیک maw

پیشنهاد بهبود معانی