فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Molten

ˈmoʊltn ˈməʊltn

صفت تفضیلی:

more molten

صفت عالی:

most molten

معنی و نمونه‌جمله

adjective adverb

گداخته، آب‌شده، ریخته، ریختگی، ذوب‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

molten lead

سرب گداخته

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد molten

  1. adjective melted
    Synonyms:
    liquefied fused smelted igneous

ارجاع به لغت molten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «molten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/molten

لغات نزدیک molten

پیشنهاد بهبود معانی