به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Moonbeam

ˈmuːnbiːm ˈmuːnbiːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    پرتو ماه، ماهتاب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد moonbeam

  1. noun A ray of moonlight
    Synonyms: glint, light, stream, gleam, streak, spark, glitter, sparkle, moon ray, scintillation, lambency, play of moonlight, pearl blue

ارجاع به لغت moonbeam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moonbeam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moonbeam

لغات نزدیک moonbeam

پیشنهاد بهبود معانی