امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Noddle

ˈnɑːdl ˈnɒdl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
پشت سر، پشت گردن، سر، کله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noddle

  1. noun The uppermost part of the body
    Synonyms: head, pate, poll, bean, block, conk, dome, noggin, noodle, nut

ارجاع به لغت noddle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noddle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noddle

لغات نزدیک noddle

پیشنهاد بهبود معانی