با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Noggin

ˈnɑːɡɪn ˈnɒɡɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( naggin =) سطل چوبی، لیوان چوبی، سر، سر انسان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد noggin

  1. noun The uppermost part of the body
    Synonyms: dome, head, noddle, bean, pate, noodle, cup, poll, attic, block, conk, mug, nut, bonce

ارجاع به لغت noggin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «noggin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/noggin

لغات نزدیک noggin

پیشنهاد بهبود معانی