شکل جمع:
omnibusesکتابی که شامل چند داستان است
The omnibus contained all of the author's short stories.
کتاب شامل همهی داستانهای کوتاه آن نویسنده بود.
چندمنظوره، چندکاره، چندگانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an omnibus bill
صورتحساب چندمنظوره
اتوبوس
I took a seat on the omnibus.
روی صندلی اتوبوس نشستم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «omnibus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/omnibus