صفت تفضیلی:
more patientlyصفت عالی:
most patientlyصبورانه، با صبوری، بردبارانه، با شکیبایی (بهگونهای که فرد تأخیرها و مشکلات و رنجها را تحمل کند و از خود ناراحتی و اضطراب نشان ندهد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She listened patiently as I told the story.
وقتی داستان را تعریف میکردم، او با صبوری گوش میداد.
I have been working patiently on this project for hours, hoping for a positive outcome.
من به امید یک نتیجهی مثبت ساعتها صبورانه روی این پروژه کار کردهام.
She waited patiently.
او صبورانه منتظر ماند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «patiently» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/patiently