آخرین به‌روزرسانی:

Pitting

American: ˈpɪtɪŋ British: ˈpɪtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

pitted

شکل سوم:

pitted

سوم‌شخص مفرد:

pits

معنی

adverb

چاله کنی، ایجاد حفره، سوراخ‌سوراخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pitting

  1. verb mark with a scar
    Synonyms:
    scarring marking graving holing seeding trapping welling matching opposing countering hell
    Antonyms:
    agreeing
  1. noun the formation of small pits in a surface as a consequence of corrosion
    Synonyms:
    roughness indentation

سوال‌های رایج pitting

گذشته‌ی ساده pitting چی میشه؟

گذشته‌ی ساده pitting در زبان انگلیسی pitted است.

شکل سوم pitting چی میشه؟

شکل سوم pitting در زبان انگلیسی pitted است.

سوم‌شخص مفرد pitting چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد pitting در زبان انگلیسی pits است.

ارجاع به لغت pitting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pitting

لغات نزدیک pitting

پیشنهاد بهبود معانی