گذشتهی ساده:
populatedشکل سوم:
populatedسومشخص مفرد:
populatesوجه وصفی حال:
populatingدارای جمعیت کردن، ساکن کردن، اشغال کردن، ساکن شدن در، زندگی کردن در، مسکون کردن، دارای سکنه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Lions populate only a small part of Africa.
شیرها فقط بخش کوچکی از آفریقا را اشغال میکنند.
German immigrants also populated Texas.
مهاجران آلمانی در تگزاس هم ساکن شدند.
This forest is heavily populated by all kinds of animals.
این جنگل دارای تعداد زیادی از انواع حیوانات است.
Only Indians populated Peru.
فقط سرخپوستان در پرو زندگی میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «populate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/populate