امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Populate

ˈpɑːpjəleɪt ˈpɒpjəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    populated
  • شکل سوم:

    populated
  • سوم‌شخص مفرد:

    populates
  • وجه وصفی حال:

    populating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C1
دارای جمعیت کردن، ساکن کردن، اشغال کردن، ساکن شدن در، زندگی کردن در، مسکون کردن، دارای سکنه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Lions populate only a small part of Africa.
- شیرها فقط بخش کوچکی از آفریقا را اشغال می‌کنند.
- German immigrants also populated Texas.
- مهاجران آلمانی در تگزاس هم ساکن شدند.
- This forest is heavily populated by all kinds of animals.
- این جنگل دارای تعداد زیادی از انواع حیوانات است.
- Only Indians populated Peru.
- فقط سرخپوستان در پرو زندگی می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد populate

  1. verb To live in (a place), as does a people
    Synonyms:
    inhabit occupy live people colonize dwell settle

لغات هم‌خانواده populate

  • verb - transitive
    populate

ارجاع به لغت populate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «populate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/populate

لغات نزدیک populate

پیشنهاد بهبود معانی