شکل جمع:
pugsجانورشناسی سگ پاگ (نژاد سگ چینی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
I took my pug for a walk in the park.
سگ پاگم را برای قدم زدن به پارک بردم.
My pug loves to play fetch in the backyard.
سگ پاگ من عاشق بازی کردن در حیاط پشتی است.
بینی کوتاه و سربالا (و پهن)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her pug gave her a unique look among her friends.
بینی کوتاه و سربالای او در میان دوستانش ظاهری منحصربهفرد به او میبخشید.
He had a pug like his father's.
او مانند پدرش بینی کوتاه و سربالای پهن داشت.
آرایش و پیرایش طرهگیسو، گوجهای (مدل مو)
My hair is too short to put it in a pug.
موهایم برای گوجهای بستن خیلی کوتاه است.
the ballerina's pug
مدل موی گوجهای رقصندهی باله
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pug» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pug