امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Role Model

roʊlˈmɑːdəl rəʊlˈmɒdəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

B2
(آدم) سرمشق (دیگران)، نمونه، اسوه، الگو، الهام‌بخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد role model

  1. noun someone worth imitating
    Synonyms: epitome, example, exemplar, good example, hero, heroine, idol, mentor, paragon, shining example, star, superstar, very model

ارجاع به لغت role model

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «role model» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/role model

لغات نزدیک role model

پیشنهاد بهبود معانی