فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shirt

ʃɜːrt ʃɜːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    shirts

معنی و نمونه‌جمله

  • noun countable A1
    پیراهن
    • - People in their shirt sleeves will not be admitted.
    • - به کسانی که کت نپوشیده‌اند (فقط پیراهن به تن دارند) اجازه‌ی ورود داده نخواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shirt

  1. noun
    Synonyms: be calm, be patient, be-quiet, blouse, show restraint, camise, chemise, remain calm, dress, jersey, lose everything, polo, become bankrupt, pullover, sark, go-to-the-wall, shift, silk, smock, sport, tunic, turtleneck

Idioms

  • in one's shirt sleeves

    فقط با پیراهن، بیکت، پیراهن پوشیده (ولی بدون کت)

  • keep one's shirt on

    آرام ماندن، خشمگین نشدن

    (امریکا - عامیانه) خونسردی خود را حفظ کردن، آرام ماندن

  • lose one's shirt

    (عامیانه) هستی خود را از دست دادن، مفلس شدن

ارجاع به لغت shirt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shirt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shirt

لغات نزدیک shirt

پیشنهاد بهبود معانی