آخرین به‌روزرسانی:

Stacking

American: ˈstækɪŋ British: ˈstækɪŋ

گذشته‌ی ساده:

stacked

شکل سوم:

stacked

سوم‌شخص مفرد:

stacks

معنی

پشته‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stacking

  1. verb arrange in stacks
    Synonyms:
    grouping accumulating loading piling heaping lumping mounding banking hilling drifting
    Antonyms:
    emptying

سوال‌های رایج stacking

گذشته‌ی ساده stacking چی میشه؟

گذشته‌ی ساده stacking در زبان انگلیسی stacked است.

شکل سوم stacking چی میشه؟

شکل سوم stacking در زبان انگلیسی stacked است.

سوم‌شخص مفرد stacking چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد stacking در زبان انگلیسی stacks است.

ارجاع به لغت stacking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stacking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stacking

لغات نزدیک stacking

پیشنهاد بهبود معانی