آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Stranglehold

ˈstræŋɡlhoʊld ˈstræŋɡlhəʊld

شکل جمع:

strangleholds

معنی stranglehold | جمله با stranglehold

noun singular countable

کنترل شدید، نظارت تام، محدودیت کامل، فشار شدید، انحصار مطلق

The political party’s stranglehold on the region led to widespread corruption and discontent.

کنترل شدید حزب سیاسی در منطقه منجر به فساد و نارضایتی گسترده شد.

She felt a stranglehold of anxiety that prevented her from enjoying life fully.

او احساس محدودیت کامل می‌کرد که او را از کاملاً لذت بردن از زندگی باز می‌داشت.

noun

ورزش (در کشتی) گردن‌گیری، گردن‌فشاری، ضربت یا تماس خفه‌کننده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The wrestler put his opponent in a tight stranglehold.

کشتی‌گیر حریف خود را در گردن‌فشاری محکمی قرار داد.

The referee warned the wrestler about using an illegal stranglehold.

داور در مورد استفاده از گردن‌گیری غیرمجاز به کشتی‌گیر تذکر داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stranglehold

  1. noun complete power over a person or situation

سوال‌های رایج stranglehold

شکل جمع stranglehold چی میشه؟

شکل جمع stranglehold در زبان انگلیسی strangleholds است.

ارجاع به لغت stranglehold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stranglehold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stranglehold

لغات نزدیک stranglehold

پیشنهاد بهبود معانی