Thereabout

ˈðeərəbaʊt ˈðeərəbaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
در آن حدود، در همان نزدیکی، تقریباً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thereabout

  1. adverb about there
    Synonyms:
    about nearly almost around near nearby approximately roughly just about close at hand in the vicinity in the neighborhood

ارجاع به لغت thereabout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thereabout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thereabout

لغات نزدیک thereabout

پیشنهاد بهبود معانی