با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Timepiece

ˈtaɪmpiːs ˈtaɪmpiːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ساعت، گاه شمار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد timepiece

  1. noun A measuring instrument or device for keeping time
    Synonyms: chronometer, timekeeper, clock, sundial, watch, horologe, chronograph, alarm-clock, calendar, chronoscope, clepsydra, dial, gnomon, hourglass, isochronon, metronome, pendulum, repeater, chronopher, wristwatch, stopwatch, time-keeper, sandglass

ارجاع به لغت timepiece

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «timepiece» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/timepiece

لغات نزدیک timepiece

پیشنهاد بهبود معانی