آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ آذر ۱۴۰۴

    Timeout

    ˌtaɪmˈaʊt ˌtaɪmˈaʊt ˌtaɪmˈaʊt ˌtaɪmˈaʊt ˌtaɪmˈaʊt

    شکل جمع:

    timeouts

    توضیحات:

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: time-out

    معنی timeout | جمله با timeout

    noun countable

    والیبال ورزش وقفه‌ی کوتاه، تایم‌اوت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    The coach requested a timeout.

    مربی درخواست تایم‌اوت کرد.

    There is no remaining timeout for the team.

    هیچ تایم‌اوتی برای تیم باقی نمانده است.

    noun countable

    (مسائل تربیتی) تکنیک تایم‌اوت (به‌منظورِ تأدیب کودک به جای تنبیه بدنی و جدا کردن موقت فرد از محیطی که در آن مرتکب رفتار غیرقابل قبول شده است)، وقفه‌ی کوتاه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The little boy's mother gave him a timeout after he hit his friend.

    پس از اینکه دوستش را زد، مادر این پسربچه او را از محیط دور کرد.

    When I was a child, my mother was always giving me a timeout.

    وقتی بچه بودم، مادرم همیشه به‌جای تنبیه، وقفه‌ای به من می‌داد [تا رفتار اشتباهم را اصلاح کنم].

    noun countable

    (مسائل کاری و شغلی و تحصیلی و غیره) وقفه‌ی کوتاه، مرخصی کوتاه‌مدت

    She took a time out from her job.

    از کارش مرخصی کوتاه‌مدت گرفت.

    It’s very beneficial to take time out to relax each day.

    وقفه‌ی کوتاه روزانه برای استراحت، بسیار مفید است.

    noun countable

    کامپیوتر مکث، وقفه، توقف (در اجرای درخواست)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    File transfer has failed because of the timeout.

    انتقال فایل به‌دلیل وقفه در اجرای درخواست انجام نشد.

    If an timeout occurs, you may need to sign back on to the server.

    اگر در اجرای درخواست، وقفه ایجاد شود؛ ممکن است لازم شود دوباره وارد سرور شوید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد timeout

    1. noun suspension of activity
      Synonyms:
      break pause rest halt recess intermission lull letup spell breather short break interlude breathing spell

    سوال‌های رایج timeout

    شکل جمع timeout چی میشه؟

    شکل جمع timeout در زبان انگلیسی timeouts است.

    ارجاع به لغت timeout

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «timeout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/timeout

    لغات نزدیک timeout

    • - timely
    • - timeous
    • - timeout
    • - timepiece
    • - timer
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.