فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tuber

ˈtuːbər ˈtjuːbə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گیاه‌شناسی تجه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

Potato tubers become buds.

تجه‌های سیب‌زمینی تبدیل به جوانه می‌شود.

The tubers of the sweet potato are rich in nutrients.

تجه‌های سیب‌زمینی شیرین سرشار از مواد مغذی هستند.

noun countable

کالبدشناسی برآمدگی (زگیل‌مانند)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The baseball player had a large tuber on his elbow from years of throwing.

این بازیکن بیسبال از سال‌ها پرتاب برآمدگی بزرگی روی آرنج خود داشت.

The mountain climber had to be careful not to injure the tubers on his knees .

کوهنورد باید مراقب می‌بود تا برآمدگی‌های روی زانویش آسیب نبیند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tuber

  1. noun a propagative part of a plant
    Synonyms:
    seed root bulb stem potato spore swelling protuberance yam turnip taro beet salep genus Tuber jalap

ارجاع به لغت tuber

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tuber» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tuber

لغات نزدیک tuber

پیشنهاد بهبود معانی