انگلیسی بریتانیایی (بهویژه در سن پایین) بچهزرنگ، تیزهوش، زبل، خبره، باهوش، جوان موفق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Computer whizz kids can become millionaires in their bedrooms.
بچهزرنگهای حوزهی کامپیوتر، در اتاقخوابهایشان میتوانند میلیونر شوند.
a 21-year-old whiz kid
جوان موفق ۲۱ ساله
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «whizz kid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whizz-kid