فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Whizz Kid

American: wɪzˈkɪd British: wɪzkɪd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

انگلیسی بریتانیایی (به‌ویژه در سن پایین) بچه‌زرنگ، تیزهوش، زبل، خبره، باهوش، جوان موفق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Computer whizz kids can become millionaires in their bedrooms.

بچه‌زرنگ‌های حوزه‌ی کامپیوتر، در اتاق‌خواب‌هایشان می‌توانند میلیونر شوند.

a 21-year-old whiz kid

جوان موفق ۲۱ ساله

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whizz kid

  1. noun gifted student
    Synonyms:
    genius prodigy wonder sensation phenom gifted child talented child comer wunderkind polymath quiz kid boy wonder girl wonder child prodigy

ارجاع به لغت whizz kid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whizz kid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whizz-kid

لغات نزدیک whizz kid

پیشنهاد بهبود معانی